تشخیص و حل مسائل تجربه کاربر در ux
سه استراتژی اصلی برای بهبود UX یک طرح یا سیستم وجود دارد:
1)در مرحله اول ، با استفاده از الگوهای UX و بهترین روش(best practice)
هنگام کار بر روی یک پروژه ، دیگر نیازی به اختراع مجدد چرخه و فرایند نیست. استانداردها ، الگوها ، چک لیست ها و مطالعات بسیاری وجود دارد که راه حل هایی برای بسیاری از مشکلات رایج طراحی، مورد استفاده قرار می گیرد. کاربران سازگاری را دوست دارند ، بنابراین اگرچه ممکن است طراحی یک چیز "جالب" و "جدید" وسوسه انگیز باشد ، اما استفاده از یک روش معمول پذیرفته شده برای انجام کارها اغلب تجربه بهتری ایجاد می کند. توجه به این نکته مهم است که این موضوع به معنای کپی کورکورانه نیست بلکه برای همه ی انتخابات انجام شده باید منطقی وجود داشته باشد.
2)استراتژی دوم انجام heuristic evaluation است
ارزیابی اکتشافی یک متد برای پیدا کردن مشکلات (Usability) در یک رابط کاربری هست که آن ها هم بعنوان بخشی از فرآیند تکرار پذیر طراحی، تصحیح و بهبود پیدا می کنند و این کار به این صورت هست که افرادی براساس اصول توافق شده از قبل یا اصول کاربرد پذیری (Usability) ، محصول رو ارزیابی می کنند و این کار از فرآیند عدم موفقیت محصول پس از انتشار جلوگیری میکند.
3) استفاده از انواع روش های کاربر پژوهی (user research) و شناخت رفتار کاربران و بهبود استراتژی UX انتخاب شده
کاربرپژوهی شامل روش های متعددی می باشد که بنابر نیاز و با توجه به بودجه و محدودیت هایی که وجود دارد بهترین گزینه را انتخاب می کنیم.حاصل کاربر پژوهی اطلاعاتی می باشد که می تواند پایه و اساس یک طرح تجربه کاربر را بسازد.به این نوع طراحی که بر اساس نیاز های کاربر می باشد "طراحی کاربر محور" می گویند که می تواند موفقیت قابل توجهی را برای محصول دیجیتال به حاصل کند.
توضیحات خود را بنویسید